چله نشین

شخصی

چله نشین

شخصی

آزادی

پرنده تو قفس با خودش شرط گذاشت به هر قیمتی شده باید آزلد بشم.

 

اون ماهها صبر کرد تا بالاخره سر یه فرصت از قفس بیرون پرید

 

هنوز به اسمان نرفته بود که زیر پنجه های تیز گربه اسیر شد .

 

پرنده با خودش گفت آزادی خوبه ولی نه به هر قیمتی .

نظرات 3 + ارسال نظر
دوست شما سه‌شنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 01:43 ق.ظ http://www.adinehbook.com

بازاریابی برای صاحبان وبلاگ و سایت!

Farshooshtar سه‌شنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 01:58 ق.ظ http://farshooshtar.blogspot.com

سلام
آزادی؟ کلمه خیلی قشنگیه اما معنی دقیق اونو نمیدونم.. تو میدونی؟ اینکه هر کاری خواستی بکنی؟ اینکه محدود نباشی؟ اصلا معنی دقیق اونو نمیدونم.. مثل عشق.. یعنی چی؟ چه فرمولی داره؟ من یکی پیدا کردم.. خوشحال میشم نظراتت رو در مورد نوشته هام برام بگی...

ف.م شنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 08:22 ق.ظ http://aramedel.blogsky.com

سلام مهربون!

اگر به پرنده یاد داده بودن که وقتی رفتی بیرون چطور باید زندگی کنی و حواست جمع باشه... حتما این بلا سرش نمی اومد ... پس این مهمه که ما رو چطور تربیت کرده باشن .... مسلمه بعد از یه حبس طولانی و محرومیت و محدودیت و بدون هیچ آموزشی، وقتی رها بشیم ... شکست خواهیم خورد...
یاحق!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد