هیچ می دانی ؟
روزها بی تو سپری نمی شوند
و تو اصلا سراغ مرا نمیگیری
هیچ می دانی؟
تنهای تنهایم
برای تو ترانه ها می خوانم
اما نمی شنوی!
سالهاست بیرون نیامده ای
در آنجاها که باید باشی نیستی
انگار دست و پایت را بسته باشند
نه پرنده شدی
که در آسمان پرواز کنی
نه رود که بخروشی
متولد شدی
قد کشیدی
اما زندگی نکردی