چله نشین

شخصی

چله نشین

شخصی

خیالباف

مرد گفت: چهار سال برایم صبر کن تا همان شوی که باید باشم.

 

زن جواب داد : من حاضرم چهل سال سال برایت انتظار بکشم ولی افسوس که نمیتوانم .

 

چون تو از اول آنی نبوده ای که بتوانی همان شوی که باید می شدی .

 

تو مرد زندگی نیستی تو اسیر آرزوهای واهی هستی .

 

در این گفتگو بودند که به دوراهی سرنوشت رسیدند و هر کدام به سویی که باید می رفت گام نهادند

 

و با هر قدم که برمیداشتند از هم فاصله می گرفتند تا در پیچ جاده همدیگر را گم کردند .

نظرات 1 + ارسال نظر
عمو سیبیلوو یکشنبه 9 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 05:59 ب.ظ

بابا نظر خفن . نظر قبلی کی بود ؟؟؟؟ زنگ زدم آقای محمدی و آقای چراغی متوجه میشی . ببینم خیال کردی پایه میز رو همین جور درست کردن . ای ول دادا . چشممون روشن .
هه هه ...
برات آرزوی شادی می کنم . تازه میخوام برم توی وبلاگ نظر قبلی کلی درد و دل عشقولانه از طرف چله نشین کنم .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد